در شبِ من
خندهی خورشید باش
آفتابِ ظلمتِ تردید باش
ای همای پرفشان در اوجها
سایهی عشق منی جاوید باش
ای صبوحی بخشِ
مِیخوارانِ عشق،
در شبانِ غم صباحِ عید باش
آسمانِ آرزوهای مرا
روشنای خندهی ناهید باش
با خیالت خلوتی آراستم
خود بیا و ساغر امید باش
شفیعی کدکنی