تا حاصل دردم سببِ درمان…

تا حاصل دردم سببِ درمان گشت
پستیم بلندی شد و کفر ایمان گشت
جان و دل و تن حجاب رَه بود کُنون
تَن دل شد و دل جان شد و جان جانان گشت
مولانا

در بیماری و ناتوانی، احساس نکنید که شکست خورده‌اید، احساس گناه نکنید، زندگی را سرزنش نکنید که با شما غیر عادلانه برخورد کرده است و در ضمن خود را نیز مقصر نشمارید این‌ها همه شکل‌های گوناگون مقاومت هستند

اگر بیماری عمده‌ای دارید، از آن برای روشن‌بینی بهره ببرید از هر رویداد به‌ظاهر “بد” زندگی برای روشن‌بینی یاری بگیرید

زمان را از بیماری پس بکشید و به آن گذشته با آینده ندهید بگذارید بیماری، شما را به هشیاری در لحظه حاضر وادار کند ببینید چه می‌شود کیمیاگر شوید و مس را به طلا، درد و رنج را به آگاهی و ناکامی را به روشن‌بینی مبدل کنید

هرگاه مصیبتی پیش می‌آید و مشکلی جدی پدیدار می‌شود مانند بیماری، ناتوانی، از دست دادن خانه و دارایی و هر نوع موقعیت اجتماعی، به‌هم خوردنِ رابطه‌ای نزدیک، مرگ یا درد و رنج عزیزی، یا مرگ قریب‌الوقوع خودتان بدانید که این پیشامد جنبه دیگری نیز دارد و شما فقط یک گام با رویدادی شگفت‌آور فاصله دارید تبدیل اعجاز آور مس درد و رنج به طلا این گام، تسلیم نام دارد

اکهارت تله

『 』

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *