مثل «از سوراخِ سوزن رد میشود، از درِ دروازه رد نمیشود »
مفهوم اشاره به روحیهی کسانی است که گاهی در امری منتهای سختگیری را می کنند و گاهی در همان امر نهایت نرمی و مسالمت و ملایمت را از خود بروز میدهند
داستان نمایندگان خیریه ای برای دریافت کمک مالی به خانهی ثروتمندی رفتند اما در بدو ورود متوجه شدند که او با آشپز خود بر سر یک سیخ کبریت دعوا می کند که چرا کبریت سوخته را در زباله دان انداخته، در حالی که می شد از آن برای خلال دندان استفاده کرد نمایندگان خیریه که این وضع را دیدند گفتند برگردیم که جای ما اینجا نیست در این حال صاحب خانه آن ها را دید و صدایشان کرد و از دلیل آمدن شان پرسید آن ها من و منی کردند و به آرامی جریان کمک مالی را بیان کردند مرد ثروتمند به اتاق بغلی رفت و مبلغ موردنظر را آورد و تقدیم کرد وقتی از او دلیل این بخشش و آن خسّت را پرسیدند، گفت آن سیخ کبریت صرفه جویی بود و این مبلغ، بخشش یکی از ماموران خیریه به دیگری گفت فلانی عجب آدمی است بعضی وقت ها از سوراخ سوزن رد می شود، بعضی وقت ها از دروازه هم رد نمیشود
منبع
امروز بابام گفت بعضیا از سوراخ سوزن رد میشن از در دروازه رد نمیشن ولی پویای ما از هیچکدوم رد نمیشه (ازم عصبانی هم بود)بنظرتون منظورش چی بود؟؟