زندگى ، قبل از هرچیز زندگى‌ست!

زندگى، قبل از هرچیز زندگى‌ست
گل مى‌خواهد، موسیقى مى‌خواهد
زیبایى مى‌خواهد

زندگى، حتى اگر یکسره جنگیدن
هم باشد،
خستگى در کردن مى‌خواهد
عطر شمعدانى‌ها را بوییدن مى‌خواهد

خشونت هست، قبول؛
اما خشونت، اصل که نیست
زایده است، انگل است، مرض است
ما باید به اصلمان برگردیم

زخم را که مظهر خشونت است
با زخم نمى‌بندند
با نوار نرم و پنبه پاک مى‌بندند
با محبت، با عشق

کتاب عشق بدون درد 

آتش، بدون دود، رمان بلندی است اثر نادر ابراهیمی که در هفت جلد منتشر شده و نویسنده در آن پس از اشاره به زیبایی‌های ترکمن‌صحرا در سه جلد اول در چهار جلد بعد به شیوه‌ای داستانی-تاریخی به بیان مبارزات انقلابی معاصر پرداخته است.

فکر اصلی این داستان بلند را که به گالان و سولماز مربوط می‌شود، سال‌ها پیش از این، روزی، دکتر خدر فروهر به نادر ابراهیمی داده است؛ نرّادی قهّار، که به هنگام تاس ریختن، از اجدادش سخن گفته‌است، و دربارهٔ شخصیتی نزدیک به «گالان» برای نادر ابراهیمی گفته‌است، و آن داستان، سخت به دل نادر ابراهیمی می‌نشیند و برنخاست تا آتش، بدون دود، شد – جلد اول. در سپاسنامه و یادداشت‌های رمان، نادر ابراهیمی می‌گوید: هرجا که هست، گرامی باد خاطرهٔ «دکتر خدر فروهر ترکمن»، هرچند که تخته نرد را بیشتر از طبابت دوست داشت.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *