من یاد گرفته ام اندوهم را

من یاد گرفته ام
اندوهم را پنهان کنم
در آسمانِ دلم ، خورشیدی کشیده ام
که همه ی جهانم را در بر میگیرد
و پشتِ آن
تمام غمهایم جا میشود
من یاد گرفته ام
حرفها و بغضهایم را هیچگاه آفتابی نکنم
اما گاهی
خورشیدِ دلم میگیرد
ابرهای سینه ام که سیاه میشوند
سر ناسازگاری میگذارند با خورشیدم
چنان میبارند که گویی
یک وطن برایم میگرید
آسمانِ دلم ، گاهی
نه خورشید دارد ، نه ماه و
نه ستاره

بهار ذوالفقاری

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *